خراســـــان شناخت
ایرانی‌ام و ایرانی می‌مانم 
نويسنده

ساعت 15بعدازظهر 93/8/23

   وارد روستای ریاب شدیم که به در زبان محلی یعنی روی آب، ظاهرا وجه تسمیه این روستا به خاطر رد شدن قنات از زیر آن است. در داخل روستا، مجموعه ای از بناهای تاریخی دوران صفوی و قاجار و حتی پیشتر از این با معماری زیبا وجود دارد. بافت تاریخی روستا، بیش از 19 اثر تاریخی ثبت ملی دارد که از جمله می توان به برج قلعه، خانه های قدیمی، حمام، آب انبار، یخدان و مسجد اشاره کرد.


   در ابتدا برایم جالب بود که سردری برای روستای بازسازی شده گذاشته بودند و در واقع با این امر، بین دو روستای بافت قدیم و بافت جدید فاصله ایجاد شده بود و نکته دیگر اینکه در قسمت بازسازی شده هم اهالی روستا زندگی می‌کردند و به گفته خود آنان، در حدود 200 تا 250 خانوار می‌شوند و یک نکته دیگر که ماشین هم در روستا در رفت و آمد بود...

   حس ناخوشایندی داشتم؛ چراکه وقتی به دیدن اثر تاریخی می‌روی گویی باید همان بناهای قدیمی را البتّه با کمی بازسازی و مرمّت جهت حفظ آن ببینی اما در این روستا، بازسازی به گونه عجیبی انجام شده بود مثلا کف و دیوار حمّام قدیمی آن را برای بازسازی، کاشی‌های امروزی گذاشته و دوش هم نصب کرده بودند!!! به گفته یکی از اهالی آنجا تا چند سال پیش، مردم از آن استفاده می‌کردند...  هم‌چنین درهای خانه‌های قدیمی را در این روستا نظاره گر بودم که به طرز نامأنوسی نسبت به بافت قدیمی محسوب می‌شد و تقریبا شیک ساخته شده بود؛ در کنار آن‌هم لوله کشی گاز و سیم کشی برق مشهود است... و البتّه باتوجه به این‌که سکونت در آن منطقه وجود دارد، امری بدیهی به نظر می‌رسد... به هر حال پس از مدتی گشت و گذار در این روستای تاریخی... کهبه نظر اینجانب، بهتر است بگوییم روستای گردشگری ساعت یک ربع به 4 به سمت کاخک به راه افتادیم...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- ریاب در پنج کیلومتری جنوب غربی شهرستان گناباد است.

  ساعت 13بعدازظهر، قنات قصبه گناباد

  از ورودی قنات(تصویر بالا)، حدود 26پله به طرف پایین رفتیم و به مکانی که در تصویر زیر می‌بینید یعنی پایاب(پای آب) رسیدیم.

 در آنجا جناب آقای جمالی توضیحات مبسوطی از روند شکل گیری قنات ارائه دادند و با صبوری به پرسش‌های دانشجویان پاسخ می‌دادند. بر اساس این گفته‌ها ابتدا مشخّص شد که شش متر به زیر زمین رفته‌ایم....

  قنات قصبه گناباد یکی از بزرگترین سازه‌های ‌آبی ایران و جهان است که قدمتی 2500ساله دارد، طول آن 33کیلومتر است و در مجموع 427چاه در این قنات، حفر شده که عمیق ترین آنها، از عمقی 300متری برخوردار است. مقنیانی که در حدود 150 و حتی300 متری زمین مشغول به حفر چاه بوده اند در همانجا مکانهای سکومانندی می ساختند و شب را به سر می بردند و از بالا برای آنها خوراک می فرستادند تا مجبور نباشند هر روز مسافت بسیاری را که برای پایین آمدن صرف می کنند باز به بالا رفتن بگذرانند و در واقع غیرممکن می نماید چون در آن صورت کاری از پیش نمیرفته است.... آب در قنات هیچ نیازی به پمپاژ نداشته بلکه مقنی ها با ایجاد شیب در زیر زمین، آب را انحراف می دادند که در نوع خود، بی‌نظیر بوده است...

   سرچشمه قنات قصبه، شهر کاخک(در 22کیلومتری گناباد) از سیاه کوه است و به گفته مسؤولان آنجا، حجم آب در طول سال حتّی در زمان خشکسالی و کم‌آبی، ثابت است...

   این قنات یکی از شاهکارهای ساخته دست بشر در طول تاریخ بوده که حتی ناصرخسرو قبادیانی نیز هنگام سفر به گناباد از آن دیدن کرده و در سفرنامه‌اش ساخت آن‌را به کیخسرو نسبت داده است...

   قنات قصبه در سال 1373، به همت جهاد کشاورزی به طول750متر بتن ریزی شده و به این شکل، آب را از مسیر پیشین قنات که در اثر مرور زمان، خراب گشته به این تونل بتنی انحراف داده‌اند. لایروبی قنات‌ها معمولا هر سال یکبار و یا حتی در فاصله زمانی بیشتر توسط همین سازمان به همت سهامداران آب قنات انجام می پذیرد که البته از جایی که بسیار هزینه بر است فاصله زمانی هر لایروبی، زیاد می‌شود وگرنه هر ساله می بایست چندبار این عمل انجام بپذیرد...

   بنا به گفته های آقایان جمالی و باقری، آب این قنات جهت مصارف کشاورزی و برداشت محصولاتی از جمله انار و زعفران است و اینکه محصولات آنجا را خاص کرده به خاطر سیرابی زمین‌های کشاورزی آنجا با آب زلال قنات است...

    پایاب قنات قصبه گناباد(تصویر بالایی) دارای آبی زلال بود با ماهی‌های بسیار در آن و البتّه برخی جانوران موذی همانند سوسک که در اطراف پایاب به چشم می‌خوردند...!! به گفته آقای جمالی، در تابستان پسربچه‌ها جهت آبتنی از آب خنک آن استفاده می‌کنند و این مسأله به خاطر تفاوت دمای بالا و پایین قنات در تابستان است...

    تصویر بالا هم ورودی قنات در نزدیکی پایاب است؛ یعنی اگر بخواهی مسیر قنات را دنبال کنی می‌بایست از آن وارد شوی که در طول راه، کم کم به آب می‌رسی و سپس از پایاب سردر می‌آوری، ارتفاع قنات تا سه متر می‌رسد و برای رفتن به داخل این مسیر، حتما باید چکمه یا شلوار اضافی و چراغ قوه همراه بُرد تا به مشکل برنخوری البته روزی که ما در گناباد بودیم ظاهرا به خاطر فروریختن مقداری از سقف قنات به علّت باران، از رفتن به داخل قنات، منع شدیم... 

ساعت ده دقیقه به 14بعدازظهر بود که به طرف موزه آب حرکت کردیم...

www.shabhayetanhayi.ir (8)

 

   ساعت 12:05 دقیقه وارد مدرسه نجومیه در مجاورت مسجد جامع گناباد شدیم. بنایی که به گفته جناب آقای جمالی، از دوران صفویه به جا مانده و وجه تسمیه آن به خاطر تدریس نجوم در این مکان بوده است. این مکان از یک هشتی ورودی، دالان و یک صحن به نسبت وسیع و چندین حجره در اطراف صحن تشکیل شده است. در روزگار قاجار در سال 1243ه.ق، بازسازی گشته و به مدرسه علمیه جهت استفاده طلبه‌های گرامی تبدیل شده است. این بنا، سال 1370 دوباره بازسازی می شود و از سال 1385 به موزه مردم‌شناسی گناباد تبدیل می‌گردد. امروزه حجره‌های دورتادور آن اختصاص به گوشه‌هایی از آداب و رسوم، حرفه‌های گوناگون و هنرهای سنتی مردم گناباد یافته است.

تصویرهای بالا از یکی از حجره‌های مدرسه بود به نام خانه سنتّی که اهالی خانه را مشغول پاک کردن زعفران نشان می‌دهد

تصویر بالا هم گوشه‌ای قنات کاران یا حرفه مقنی را نشان می دهد

و این هم حرفه خرّاسی(جدا کردن روغن از دانه‌های روغنی با حرکت گاو به دور دستگاه)

نام به اصطلاح دستگاه بالا، دَنگ است(چیزی شبیه به الاکلنگ امروزی، فردی بالای دنگ می‌نشسته و فرد دیگر آن را به طرف بالا هدایت می کرده، سپس مغز از دانه جدا می‌شده است...!!! توفیق اجباری که افراد از پریدن به بالا و پایین دستگاه پیدا می کردند؛ نتیجه اش دانه های مغز شده بود...)

واقف این بنا، حاج سیّد محمّد تقی مهدوی شهری معروف به آقای حاجی بوده است...روحش شاد

   ساعت 12:30 دقیقه بار دیگر مورد لطف گنابادیهای گرامی قرار گرفتیم و پذیرایی شدیم، پس از گرفتن عکسهای یادگاری دسته جمعی و ... راهی زیارت قنات قدیمی گناباد شدیم...

www.shabhayetanhayi.ir (3)

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

بی‌شک؛ سفری خواهم داشت که به اندازه عمر خستگی از تن کوفته من باز کند.... پیش از آن امّا؛ باید گله‌های نهانی از مردمم باز کنم... گمان رفتن دارم... نه به دیاری دگر بل به بام ملکوت تا که شاید پس از آن دل بشری از قِبَلم، تار نگردد... آری، نیـــک می‌دانم؛ سفـــــــــری خواهم داشت... و من آماده راه...
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 45
بازدید ماه : 235
بازدید کل : 1818
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

کد متحرک کردن عنوان وب

ابزار متحرك


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد